انتقاد شدید شریعتمداری از احضاریه دادگاه برای احمدی‌نژاد

آيا دستگاه محترم قضايي در موارد مشابه ديگر نيز با همين سرعت و قاطعيت! برخورد مي‌کند؟! يعني احساس مسئوليت آقايان محترم فقط در برخورد با رئيس‌جمهور برانگيخته مي‌شود؟!

به گزارش جهان، حسين شريعتمداري در یادداشتی در شماره امروز روزنامه کیهان با عنوان "احضاريه!" نوشت:

ديروز پايگاه اطلاع‌رساني دولت از احضاريه‌اي که دادگاه براي دکتر احمدي‌نژاد فرستاده است خبر داد. به گزارش اين پايگاه «شعبه 76 دادگاه کيفري استان تهران، محمود احمدي‌نژاد، رئيس‌جمهور را با شکايت علي لاريجاني، رئيس‌مجلس شوراي اسلامي به دادگاه احضار کرده است». تاريخ رسيدگي به اين شکايت 5 آذرماه 1392 يعني نزديک به 4 ماه بعد از پايان مسئوليت 8ساله رئيس‌جمهور محترم تعيين شده است!
خبر شکايت از رئيس‌جمهور و احضار ايشان به دادگاه بلافاصله پس از اعلام در صدر اخبار رسانه‌هاي خارجي قرار گرفت و در داخل کشور اين پرسش را پديد آورد که چه کساني و با چه انگيزه‌اي دست به اينگونه اقدامات مي‌زنند؟! آيا مسئولان محترم قوه ‌قضائيه از صدور و ابلاغ اين احضاريه براي رئيس‌جمهور محترم باخبر بوده‌اند؟ اگر پاسخ مثبت است، کدام انگيزه و چه ضرورت فوري و فوتي در ميان بوده است که تأخير در صدور و ابلاغ اين احضاريه را جايز ندانسته! و براي ابلاغ آن در شرايط حساس کنوني کشور عجله داشته‌اند؟! آنهم احضاريه‌اي که

آيا دستگاه محترم قضايي در موارد مشابه ديگر نيز با همين سرعت و قاطعيت! برخورد مي‌کند؟! يعني احساس مسئوليت آقايان محترم فقط در برخورد با رئيس‌جمهور برانگيخته مي‌شود؟!

با تاريخ تشکيل دادگاه بيش از 6ماه فاصله دارد؟!
اين اقدام دستگاه قضايي، در شرايط حساس کنوني که انتخابات پرشور و حماسي اخير، دشمنان بيروني نظام را با حيرت آميخته به عصبانيت روبرو کرده است حرکتي فراتر از يک «اقدام نسنجيده» است و اگر کار برخي از نفوذي‌هاي بدخواه مردم و مسئولان محترم قضايي نباشد به يقين پاي بي‌تدبيري در ميان است که شايسته دستگاه قضا نيست و در هر حال حرکتي جفاکارانه در حق رئيس‌جمهوري است که اگرچه طي چندماه اخير نمونه‌هايي از اقدامات و مواضع غيرقابل دفاع داشته است ولي خدمات بي‌وقفه و فراوان ايشان در بسياري از زمينه‌ها با هيچ دولت ديگري حتي قابل مقايسه هم نيست. آيا شرط انصاف و رسالت تقدير از آن همه زحمات و خدمات دکتر احمدي‌نژاد، ارسال احضاريه براي ايشان است؟!
و اما، چنانچه مسئولان محترم دستگاه قضايي کشور از اين اقدام بي‌خبر بوده‌اند و کساني دور از چشم-ان‌شاءالله تيزبين!- آنها براي دومين شخصيت بلندپايه نظام برگه احضاريه به دادگاه فرستاده‌اند، اين افراد چه کساني هستند؟! و از اين اقدام چه انگيزه‌اي داشته‌اند؟!
ممکن است گفته شود که دستگاه قضايي مصلحت‌انديش نيست و نمي‌تواند در انجام وظيفه و رسالت قضايي خود کوتاهي کند! که در اين صورت بايد پرسيد، اولا؛ چرا احضاريه براي دادگاهي که 6ماه ديگر نوبت آن است، امروز فرستاده مي‌شود؟ آيا مسئولان محترم قضايي احتمال مي‌داده‌اند بعد از پايان دوره مسئوليت آقاي احمدي‌نژاد، دسترسي به ايشان نداشته باشند؟! که اگر اينگونه هم باشد، هنوز 2 ماه تا پايان دوران رياست‌جمهوري دکتر احمدي‌نژاد فرصت داشته‌اند! و اساسا مگر شخصيتي مانند احمدي‌نژاد مي‌تواند بعد از پايان مسئوليت، مجهول‌المکان! باشد؟! ثانيا؛ آيا دستگاه محترم قضايي در موارد مشابه ديگر نيز با همين سرعت و قاطعيت! برخورد مي‌کند؟! يعني احساس مسئوليت آقايان محترم فقط در برخورد با رئيس‌جمهور برانگيخته مي‌شود؟!

افشاگری تامل برانگیز عارف علیه اصلاح‌طلبان تحريمي!  

افشاگری تامل برانگیز عارف علیه اصلاح‌طلبان تحريمي! 


معناي اظهارات عارف که واقعيت هم دارد اين است که شاکله اصلي جريان اصلاح طلبي برخلاف ادعاي امروز که به بهانه پيروزي...

به گزارش صابرنیوز، محمدرضا عارف در مصاحبه با ماهنامه مديريت ارتباطات، به ترور شخصيت انجام گرفته از سوي طيفي از اصلاح‌طلبان - از جمله مدعيان جنبش و حزب مشارکت و ...- اشاره کرد و گفت: [پس از اعلام نامزدي] برچسب‌هايي به من زده شد، اصلا جواب ندادم از جمله اينکه گفتند عارف زود اعلام کانديداتوري کرده، جواب ندادم، گفتند اصلاح‌طلب بدلي است جواب ندادم. هرچه گفتند را با نگاهي که به آينده داشتم جواب ندادم. آگاهانه جواب ندادم. اول اينکه بدلي به من نمي‌چسبيد، من شخصيت دوم دولت اصلاح‌طلبان بودم. مسير خودمان را جلو رفتيم. رايزني‌هايي مي‌کرديم، مشورت‌هايي مي‌کرديم. خوشبختانه اولين گام را برداشتيم.

وي اضافه کرد: موفق شديم پرونده تحريم انتخابات رياست‌جمهوري را در ماه‌هاي آبان و آذر 91 ببنديم. گفتيم مسير خودمان را ادامه مي‌دهيم.

وي مي‌افزايد: خط قرمز را از اول ترسيم کرديم. گفتيم خط قرمز ما ارزش‌ها، آرمان‌ها و قانون‌اساسي است. براي اينکه همه چيز روشن و شفاف باشد که چه کار مي‌کنيم.

به نوشته کیهان،معناي اظهارات عارف که واقعيت هم دارد اين است که شاکله اصلي جريان اصلاح طلبي برخلاف ادعاي امروز که به بهانه پيروزي آقاي روحاني، از دولت جديد سهم مي‌خواهد، اساسا هيچ سهمي در انتخابات نداشته و دنبال تحريم انتخابات بوده‌اند. آنها در اين راه آن‌قدر مصمم بودند که حتي معاون اول دولت خاتمي را اصلاح‌طلب قلابي و بدلي معرفي کردند چرا که خط تحريم را شکسته و نامزد انتخابات شده بود. با اين وصف خيلي وقاحت مي‌خواهد که حالا همان طيف،‌ مدعي سهم از انتخابات و پيروزي آقاي روحاني باشند.

روحانی یادت نره ........... میر حسین باید باشه

روحانی یادت نره ........... میر حسین باید باشه

شعار اون خبرنگار همین بود ؟
رئیس جمهور محترم دکتر روحانی
میر حسین مشروعیت انتخاباتی را زیر سوال برد که شما منتخبش هستید
دکتر روحانی
برای نظامی که 8 میلیون (البته به قول دوستان شما) رای را برگردانده کاری ندارد بر گرداندن 300 هزار رای .....
شما خود حساب کنید در 60 هزار شعبه فقط 5 رای باطل می شد....
خود شما نیز می دانید که در خوشبینانه ترین حالت گمان نمی کردید در دور اول منتخب باشید
آقای روحانی
آزادی فتنه گر در یک کلام یعنی زیر سوال بردن مشروعیت خودتان
والسلام

به قلم مقتدر مظلوم

پ.ن: ما به شما احترام می گذاریم تا وقتی که پایبند به قانون و نظام و ولایت باشید. حتی اگر کوچکترین پیشنهاد و یا حرفی از طرف شما در رسانه ها اعلام شود مبنی بر آزادی فتنه گران مطمئن باشید بیشترین ضربه را خود شما خواهید خورد

موسوی و کروبی را آزاد کنید

اکنون زمان برگزاری دادگاه است. برگزاری دادگاهی که در آن کسانی که چهار سال پیش بزرگ‌ترین ظلم را در حق نظام کردند محاکمه شوند. اکنون زمان برگزاری نماینده‌ی کسانی‌ست که به همین دولت و به همین مدیران برگزاری انتخابات و به همین نظام رأی‌گیری تهمت ِ تقلب، آن هم تقلب ِ ۱۱ میلیونی زدند و امروز طرفدران‌ش به همین دولت و به همین مدیران برگزاری انتخابات و به همین نظام رأی‌گیری چون نامزدشان رأ‌ی آورده است هیچ شبهه‌ای وارد نمی‌دانند.

میرحسین و کروبی را آزاد کنید و به محکمه بسپاریدشان تا حال که همین حکومت با همین نظام رأی‌گیری بار دیگر در آزمون امانت‌داری شرکت کرد و چون گذشته سربلند بیرون آمد بتواند حق مردمی را بگیرد که در فتنه‌ی هشتاد و هشت به سبب توهم و قانون‌گریزی عده‌ای سختی و مصیبت دیدند و کشیدند و آبروی وطن خود را یوسف بازارها دیدند، بستاند.
اکنون که طرفداران و علم‌داران فتنه‌ی هشتاد و هشت نتوانستند  به بهانه‌ های واهی و تقلب‌خیزی نظام ِ رأی‌گیری در ایران در این انتخابات شرکت نکنند و خود مهر تایید بر نظام انتخاباتی زدند که امکان تقلب در آن بسیار پایین است، فرصت دادستان است که حق مردم از آب به آسیاب دشمن‌ریز‌ها بگیرد.

یادمان نرفته رأی ما را «دروغ» خواندید

 4 سال قبل، وقتی کاندیدای محبوبمان با ٢٤ میلیون رأی رئیس جمهور شد، سخت طالب آن بودیم که شادی کنیم
 
دوست داشتیم به خیابان بیائیم و خستگی یک انتخابات داغ و پر تنش را از تن به در کنیم
 
اما وقتی به خیابان آمدیم
 
جز آتش و دود و اعتراض چیزی ندیدیم
 
شیشه خیابان‌ها را شکستید و به مردم و نظام تهمت زدید و همه قواعد سیاسی و
 
انسانی را زیرپا گذاشتید و ما «فقط» نظاره می‌کردیم
 
آمدیم برای شادی دل‌های دوستانمان «بوق» بزنیم؛ اما دیدیم که بوق زدن به نماد اعتراض تبدیل شد
 
شادی رأی آوردن کاندیدای محبوبمان را به زهر تبدیل کردید و در جلوی چشم ما،
 
رأی ما را «دروغ» خواندید...
 
این خاطرات در ذهنم رژه می‌روند وقتی می‌بینم شما را که حالا، با شور و شعف وصف ناشدنی
 
به خیابان‌ها آمده‌اید؛ شاد هستید و بوق و سوت و کف می‌زنید
 
ما فرصت شادی کردن را از شما نمی‌گیریم؛ این پیروزی گوارای وجودتان باد...
 
بغضم می‌گیرد وقتی یاد 4 سال قبل و مظلومیت نظام می‌افتم
 
حسرت آن روزها و شادی نکرده خود را نمی‌خورم؛ اما نمی‌توانم آه نکشم.

آقای هاشمی! می دانید چرا کسی سطل آشغال آتش نمی زند!

آقای هاشمی! می دانید چرا کسی سطل آشغال آتش نمی زند!

پیام آقای هاشمی بعد ار انتخابات اخیر  مبنی بر سلامت کامل انتخابات برای کسانی که چهار سال پش با پیام همسر مکرمه ایشان  و همفکرانشان قاعده بازی مردم سالاری را به هم زدند و به جای تبریک به رقیب به آتش افروزی پرداختند  شگفت انگیز است.

 نه فقط  حضرت ایشان بلکه عموم کسانی که  پرچم مدارا و تسامح و تساهل و دموکراسی و تحمل مخالف  و روشنفکری را مانند چماق بر سر منتقدین خود می کوبند  تعریف دوگانه ای از دموکراسی دارند. در منظر این دوستان اگر نامزد پیروز فرد  مورد نظر آنها باشد ایران بهترین شکل دموکراسی را دارد و اگر نامزد پیروز رقیب یا مخالف آنها باشد تقلب و مهندسی آرا نام می گیرد.

اساسا این گروه همه چیزشان شبیه هم است در حوزه های فرهنگی و اجتماعی و حوزه اندیشه هم اینگونه رفتار می کنند مثلا در همین سینما اگر فیلم مد نظر آنها بفروشد می گویند مخاطب اندیشمند و فرهیخته ولی اگر فیلم از آن فرد هم فکر آنها نباشد می گویند فیلم  عوام  پسند  است و مردم ساده  پسندند.

اگر در مطالب و ابراز نظرشان توهین و فحش باشد می گویند آزادی بیان است  ولی اگر جواب بدهی می گویند هوچیگری و نقد ناپذیری.

اگر سوال کنند اسمش آزادی اندیشه است ولی اگر سوال کنی می گویند تفتیش عقاید است.

اگر سطل آشغال آتش  و بانک و اتوبوس آتش بزنند اسمش اعتراض مدنی است ولی  اگر در برابرشان اعتراض کنی چماقدار و خشونت طلب می نامندت.

در یک کلام حوزه سیاست و فرهنگ و مدیریت فقط باید در انحصار آنها باشد و  از منظر آنها مخالف خوب مخالف مرده است .

انگار غربی ها هم این منش را دارند نمی دانم کدام یک از هم آموخته اند. القاعده خوب القاعده ای است که شیعه بکشد القائده بد القائده ای است که  انسان غربی را بکشد. دیکتاتور خوب  دیکتاتوری است که در بحرین شیعه بکشد

آری این چنین است  برادر!

اگر کسانی که در هردوره پیروزی رقیب را به این آسانی می پذیرند و  به جای سطل اشغال آتش زدن پیام تبریک برای مخالف خود می فرستند روشنفکر نیستند توصیه می کنم   به این منش خود افتخار کنند ولو اینکه همیشه از نظر اصلاح طلبان و روشنفکر نمایان متهم باشند.

به هر حال امیدوارم مدعیان روشنفکری و دموکراسی آداب برد و باخت را  در همه حوزه ها ی فرهنگی و سیاسی یاد بگیرند. و انتخاباتشان مثل جشنواره سینمایی شان نباشد.

Why Do Iranians Burn Obelisks?


In the Name of Allah

Why Do Iranians Burn Obelisks?
 

August -2102

 


In the Name of Allah

 
Why Do Iranians Burn Obelisks?


In February 2011, young   Iranians  astounded   the world by a move that no one had even

thought   about   in   the  entire  world.


On the anniversary of the Islamic Revolution of Iran on the 10nd of February 2011, an obelisk was burnt as a symbol of Satan.

 
This great move in the recent years was followed by a larger reflection and made the Iranian youth a symbol for the whole wide world.


But what was the Cause of this Move and why is Iran its Origin?


To answer this question, one should examine what obelisk represents among Muslims, because Iran is an Islamic country and Islam leads the direction of its movement.


Ramy al-Jamarat – Stoning of the Devil
 
 
The answer lies within an event that took place many years ago, when Prophet Abraham (AS) was ordered by Allah to sacrifice his son Ishmael (according to the Holy Bible, the sacrifice was Isaac). Abraham (AS) trusted God and walked towards the altar with his son. This was a test for them so that a bright future would be given to them as a reward. Therefore, Satan was  terrified of the Divine gift of God and tried to prevent them from executing God‟s Will; Satan appeared three times in three different locations in front of Abraham, to defeat him using his weakness as a father. But the prophet, who had a firm faith in God's Will and no word but that of God‟s had an effect on him, each time, threw seven pebbles (jamarat) at Satan (this act is called ramy al-jamarat) and took refuge in God. Thus, he successfully passed the test from God and God gave Ishmael back to him and gave him the Imamate reward by blessing him with "Ishmael", and told him “I will give you a holy generation1 through Ishmael so that my rules would be executed on earth by them.”

 
Genesis chapter 17 verse 21: And as for Ishmael, I have heard thee; behold, I have blessed him, and will make him fruitful, and will multiply him exceedingly; twelve princes shall he beget, and I will make him a great nation.

 
This action is called Ramy al-Jamarat and each year is implemented at the Muslim pilgrimage, the Hajj, as one of the principle rituals. Ali ibn Jafar said: I asked Imam Musa Kadhim (a.s), “Why is Ramy al-Jamarat obligatory?” He answered: “Because the doomed Satan appeared in front of Abraham in that spot and Abraham stoned him, therefore, this became a ritual in Hajj.” (Bihar al-Anwar, chapter 96. page 273)

 1

Shi‟iee Muslims believe that the promised    generation are    Prophet Muhammad (pbuh), his daughter Fatima (a.s), the

 
groom and his successor, Ali (a.s), Hassan (a.s) and Hussain (a.s) and the 9 children of Imam Hussain bin Ali, including the descendant who has the same name as Prophet Muhammad (pbuh).

 
The Background of Obelisks

 Jamarat means the place of aggregation of pebbles. Naming these columns (the locations where Satan appeared) may have several reasons. One of the reasons is that these columns were found on the spot which is the place of aggregation of pebbles (by Abraham). The second reason may lie behind the fact that these columns were made of pebbles and cement and therefore were called jamarat.


Late Fazel Esfahani has written in the book „Kashf ol Letham‟ on the interpretation of jamarat: “Jamara is a column that is found or it is the place of this column.” (Adapted from a new research about jamarat by Ayatollah Makarem Shirazi)

 
In this event of Rami al-Jamarat, in exactly the same three spots where Satan appeared before prophet Abraham, Muslims throw seven stones to accompany the messenger of God symbolically.

"Rami al-Jamarat is considered a symbol of evil and throwing pebbles at the columns is known as a symbol of hating and disgusting Satan as it is said in the prayer regarding the ritual: “Oh Almighty God, Keep Satan away from me!” (Adapted from the book: Vasael o-Shia). Time and cause of origin of these columns are unknown, but what is clearly known, is the very similarity of these jamarats to the Obelisks. Obelisks are a series of quadrilateral pyramid shapes and are called "the Devil column."


The important fact is the antiquity that this symbol has in human history, although it wasn‟t named Obelisk but it was named "Baal"2. The Holy Qur'an (Sura Safat, verse 125) reads: "Do you call upon Baal and leave the Best Creator?" Here, it is clear that they had an idol known as "Baal" which they prostrated in front of it. Prophet Elias prevented them from such an ugly deed, and invited them to the Great Creator of the world and pure monotheism. It is said that the golden idol was so big that its length was 20 cubits and was four-sided, and his crew were over four hundred people. (Adapted from the book Tafsire Nemoone)


Elsewhere, in the book of the Torah (Old Testament, Kings, Chapter 17, verse 16), it reads:

"And they left all the commandments of the LORD their God, and made them molten images, even two calves, and made a grove, and worshipped all the host of heaven, and served Baal".
 

But we
   
must   search  for  the big  examples of this   symbol   in Egypt's religious   centers   and   the

Kabalistic Pagan world. Obelisk was a symbol
   

of   fertility  among
   

Isis   and Osiris, and as a result,

Horus, the Sun god3 was born. On   the  other
   

hand, it
   

symbolizes
   

the death and the dead world

because
  
Osiris  was  the   god  of  the dead   world   and
   

revelation.
   

2

Column for the worship of the sun god.

3

In some legends, it is believed that the obelisk is a beam of sun that was turned into stone and it’s the place in which Horus rests.

 
Since Zionists, Satanists, and other such groups‟ root of faith is Kabala and since they hold Egypt as the origin of these teachings(they believe to Jebt and idolatrous4), it led them to choose Obelisks as their main symbol because of its central role in Ancient Egypt.
 

The importance of this column is so widespread that in recent centuries, hundreds of Obelisks were built around the world, including in countries like America, Britain, Russia, Italy, Sweden, France, Scotland , Uruguay, Ireland, Pakistan, Singapore ,Argentina, Israel, New Zealand, Venezuela, Brazil, Puerto Rico, Dominican Republic, Bolivia, Philippines, Canada, North Korea, Turkey and most recently, Azerbaijan. The most famous Obelisk in the modern era, which is also the largest Obelisk in recorded history, is the Obelisk commemorating George Washington, first American president and a senior member of the Masonic Lobbies, that was built in the nineteenth century in America

 
Protection of the Devil Column

The idol Baal, which was worshiped by Pagans, is attacked each year in Hajj by pebbles with hatred by Muslims. Hence, upon the Western domination‟s orders, an Israeli architect named Norman Foster, with the cooperation of Al Saud (leader of the Wahhabi sect) and under the pretext of overcrowding, has built a wall around the columns of the devil to keep the pebbles from hitting it. And virtually, monotheistic ritual of Hajj in the world was stripped of this anti-Zionist and anti-Satan movement.


This act was a declaration of a new war by the Satan worshipers and the pioneers of Satanism, specifically the Zionists.

So it was necessary to act against this Satanist action. A group of young Iranians proceeded to burn
 
this satanic symbol to show the world that "the devil's plot is weak indeed5." And "there is no power except the power of God."

After this move, in the summer of 2011, an earthquake caused a crack and a three degree tilt to the world's largest Obelisk which is 169 meters and located in the famous city of Washington .This made Iranians very happy and made them stronger in this fight. It was as if God also had a message for the worshippers of devil.

 
But really, why can‟t  everyone dare to make such a move?

Iran, the Real Freedom
 
The fact is that the Islamic Republic of Iran is the leader of pure Islam, the main opponent of Zionism and its head, the terrorist state of Israel. One reason for this disagreement with Zionists is that is has usurped the land of Palestine. Israel, with its crimes and atrocities in Palestine and other countries, is a clear example of human rights‟ violations.

 All these crimes are happening while the governments of Israel, America and England use the establishment of peace and restoration of human rights in other countries as an excuse to invade and exploit other countries.
 
These governments, led by Israel, are the followers of Satan. They are using many different ways to try to spread Satan‟s ideas in the world. This the main reason for Iran‟s opposition against Israel.

4

Sura Nisa, verse 51

5

Sura Nesa verse  67


In addition, many people around the world are not aware of the fact that these governments - especially Israel – have the advantage of being largely involved in the global media and big media giants in the world and thus, can spread their satanic beliefs very easily.

Nobody in any country dares to criticize them and if they ask any questions of such kind, they will be ostracized. Among all countries, the governments and people of Iran, due to their independence from these governments and faith in the fact that their enemies are weak, stand against oppression and tyranny, and accept the sanctions while relying on Allah. And they are sure that if they help Allah, He will help them and strengthen them. As a result of enduring of these sanctions, Iran is the only country that has the true meaning of freedom of expression.

 
Israelis and Obelisks


The Obelisk is actually the symbol of “New World Order", the same one that was introduced by Jewish and Zionist Rockefeller and later was used by Bush father and son, an event that they wanted to celebrate with overall propaganda campaign in 2012 and as usual, failed to do so and lagged behind the New World Order.

 That was what happened in 1980, but with the blessing of Iran's Islamic Revolution, it was postponed to another year such as 2000 and 2007 and 2012.
 
What draws attention is the sanctity of Obelisks for governments like Israel, America and England.

 All the claims that Israel has on the land of Palestine and Jerusalem are based on religious excuses. They consider themselves Jews and the followers of Musa (AS) and want to cover up all their evil deeds using this theory, and that‟s what the governments of Britain, America and Saudi Arabia also follow.

 But how can a Jewish, Christian or Muslim who truly believes in his/her religion walk in the path of Satan's purposes, the same Satan that God has declared to be His enemy?

 
Are these governments really what they claim to be?

 

حاضري از حرم امام روح الله تا جمكران مهدي فاطمه(س) پا به پاي من بيايي؟

حاضري از حرم امام روح الله تا جمكران مهدي فاطمه(س) پا به پاي من بيايي؟

حاضري از روي همين ويلچير و يا وقتي حالم بدتر مي‌شود از روي تختم، با تو كه ظاهراً سالمي و روي زمين راه ميروي، با هم مسابقه دو بگذاريم؟ اشتباه نكن! نه فقط مسابقه سرعت،‌ حاضري از حرم امام روح الله تا جمكران مهدي فاطمه (س)پا به پاي من بيايي؟

جانباز و مطهری

متن نامه جانباز شیمیایی"علی اکبر امیدی"که در عملیات خیبر به درجه رفیع جانبازی نائل آمده به علی مطهری که به دفتر بلاغ ارسال شده به شرح ذیل است:

بسمه تعالي

آقاي علي مطهري؛ فرزند مجاهد بزرگ و معلم مكتبي صدر انقلاب كه چندان از تربيت پدر برخوردار نبوده‌اي، تو را به مسابقه دعوت ميكنم.

آيا حاضري با من مچ بياندازي؟ مرا ضعيف ميپنداري؟ چنان مشت تو را بفشارم كه از درد به خود بپيچي. حاضري از روي همين ويلچير و يا وقتي حالم بدتر مي‌شود از روي تختم، با تو كه ظاهراً سالمي و روي زمين راه ميروي، با هم مسابقه دو بگذاريم؟ اشتباه نكن! نه فقط مسابقه سرعت،‌ حاضري از حرم امام روح الله تا جمكران مهدي فاطمه(س) پا به پاي من بيايي؟ بدون راننده و ماشين؟.

بيا مسابقه قرص خوردن بدهيم. چندتا قرص حاضري در روز بخوري؟ 5 ، 10 ، 20 ؟ من روزي 35 قرص ميخورم. ميتواني ركورد مرا بزني؟ راستي،‌ هرچه به حافظه‌ام فشار مي‌آورم، يادم نمي‌آيد تو را در جبهه‌ها ديده باشم. كدام جبهه خدمت ميكردي؟

در غرب بودي يا در جنوب؟ استخوانهايت از سرماي كردستان تركيده و انگشتانت سياه شده يا از حرارت جنوب به عطش مرگ افتاده‌اي و خاك بيابان خورده‌اي؟ در چند عمليات شركت داشته‌اي؟ چندبار مجروح شدي؟

داغي سرب را چشيده‌اي يا توانسته‌اي خطي از دشمن را بشكافي؟ آيا توانسته‌اي فاصله پنجاه متري در سه راهي شهادت را در شلمچه بدوي؟ چقدر زير آب ميماني؟

مسابقه بدهيم؟ حاضري در اروند دويست متر زير آب يك نفس شنا كني؟ چقدر مي‌تواني شيميايي تنفس كني؟ حاضري يكبار در خيبر نفس بكشي؟ من با تو مسابقه پول و موقعيت و جايگاه و جهالت نخواهم داد. من با تو مسابقه دلشاد كردن دشمن و ابزار تبليغ او شدن را نخواهم داد. من با تو مسابقه شهرت پرستي باطل و نوكري طاغوت را نخواهم داد.

من با تو مسابقه اهانت به ولايت فقيه را نخواهم داد كه پيشتر اثبات كرده‌ام كه از جسم و روح و همسر و فرزند و زندگي و آرامشم براي او و نام او و فرمان او و يك لحظه لبخند او نخواهم گذشت و همچون تو، او را كالاي مسابقه نخواهم كرد. آيا حاضري با من مسابقه ميزان قدرت انقباض و اسپاسم عضلات موقع تشنج را بدهي؟

ميداني آخرين باري كه نزديك بود تشنج كنم كي بود؟ زماني كه از خواندن نامه سخيف تو خشمگين شدم و نزديك بود از روي ويلچير زهوار دررفته‌ام نقش زمين شوم و اگر نبود تلاش همسر زجر كشيده‌ام، بار ديگر مسابقه را از تو برده بودم.

اما اين نامه را نگه ميدارم تا حكم مسابقه بعدي من و تو باشد در قيامت؛ تا معلوم شود چه كسي مي‌تواند بهتر از روي صراط بدود.نام محفوظ برای اینکه رسانه های حامی شما فکر نکنند به فکر مطرح کردن خودم بودم.

علی اکبر امیدیان

چرا جلیلی؟

چرا جلیلی؟

این مطلب کمی طولانی است اما پاسخ به خیلی از سوالات این روزهاست:

1. حضور 6 ساله دكتر سعيد جليلي در راس شوراي عالي امنيت ملي كشور نه تنها از وي يك ديپلمات با تجربه ساخته است، بلكه بواسطه حيطه وظايف وي و لزوم اشراف بر امنيت ملي كشور، او را به مديري توانا و آگاه نسبت به شناخت نقاط قوت و ضعف و مديريت كلان كشور  تبديل كرده است.

جليلي فارغ از تجربه ي حضورش در وزارت امور خارجه، بيشتر بواسطه مذاكرات مهم هسته ای سالهاي گذشته با سران اتحاديه اروپا، اشراف كم نظيري بر سياست خارجي و شناخت غرب دارد. وي در عمل علوم سياسي را تا مقطع دكترا آموخته و "غرب نظري" را در دوران تحصيلش از عمق جان درك كرده است؛ از طرف ديگر به سبب تجربه مذاكرات پي در پي با غربي ها در سالهاي گذشته، "غرب عيني" را هم كامل و بدون چون و چرا مي شناسند؛ از اين رو همواره به جاي "تنش زدايي" و ديگر رويكردهاي "منفعلانه" در برابر غرب، از "تهديد زدايي" و سياست خارجي "پیشرونده" نسبت به اروپا و امريكا سخن مي گويد؛ به دنبال سياست خارجي فعال و پويا در برابر همسايگان و ديگر كشورهاي جهان است و به خوبي معنا و ضرورت مقاومت و پايداري در برهه كنوني در برابر دشمنان ملت را درك مي كند.

2. جليلي در راس جايگاهي قرار دارد كه بواسطه وظايف تعريف شده و حقوقي خود، با مشكلات ريز و درشت كشور آشناست.  وي در واقع دبير جلساتي است كه اعضاي آن را مديران ارشد كشور تشكيل مي دهند: روساي سه قوه، رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح ، فرمانده ارتش، فرمانده سپاه پاسداران، وزير كشور، وزير اطلاعات، وزير دفاع و وزير امور خارجه و ... لذا بديهي است كه طرح اصلي ترين چالش ها و مهم ترين موضوعات مربوط به اداره كشور بخشي از تجربه روزانه سعيد جليلي باشد، طبيعي است كه وي طي حضور 6 ساله خود در اين جايگاه، هم با چالش هاي سياسي- امنيتي كشور آشنا باشد و هم با مسايل مربوط به اقتصاد و فرهنگ، و زماني اين تجربه ارزشمند تر مي شود كه توجه داشته باشيم 6 سال گذشته،‌ سالهايي بوده است كه مهم ترین دوران مديريت كلان نظام سپري شده است.

فتنه 88، تحولات منطقه و جهان و هم چنين مذاكرات هسته اي ايران با اتحاديه اروپا، بخشي از تجارب ارزشمندي است كه سعيد جليلي بواسطه حضور در راس شوراي عالي امنيت ملي كشور  بدست آورده و به همین خاطر به محرمانه ترين و جزيي ترين داده ها و تحلیل ها اشراف كامل دارد و بدون ترديد اين نقطه قوت مي تواند به عنوان يك برگ برنده مديريتي كلان براي جلیلي جهت اداره كشور در دولت آينده باشد.

3. جليلي نه تنها به سبب جايگاه خاص خود در سالهاي اخير، شخصا فردي با تجربه و آگاه نسبت به اداره كشور شناخته مي شود بلكه نخبگان و مديران كارآمد و متعهد پرشماري آماده ياري رساني به او جهت مدیریت كشور و اقدمات اجرايي بزرگ هستند.

فارغ از پشتوانه هاي معنوي گرانقدري مانند علامه مصباح يزدي و آيات عظام زابلي، خزعلي  و ... نخبگان شناخته شده اي مانند حجه الاسلام ميرباقري، حجه الاسلام آقاتهراني، حجه الاسلام رجبي، حجه الاسلام پناهيان، دكتر اصغر طاهرزاده، حجه السلام نبويان، حجه الاسلام رهدار و مديران اجرايي و باتجربه اي چون دكتر پرويز داوودي (معاون اول رييس جمهور در دولت نهم و استاد اقتصاد دانشگاه شهيد بهشتي)، دكتر كامران باقري لنكراني (وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي دولت نهم) دكتر علي باقري (معاون دبیر شوراي عالي امنيت ملي كشور)، مهندس پرويز فتاح (وزير نيروي دولت نهم و مسئول بنياد تعاون سپاه)، دكتر مسعود ميركاظمي (وزير بازرگاني دولت نهم، وزير نفت دولت دهم و رييس كميسيون انرژي مجلس نهم)، دكتر محمد سليماني (وزير ارتباطات دولت نهم و استاد مخابرات دانشگاه علم و صنعت)، مهندس محمد رضا اسكندري (وزير كشاورزي دولت نهم و  مدیرعامل سازمان اقتصادی کوثر)، دكتر رضا تقي پور (وزير ارتباطات دولت دهم)، دكتر علي اصغر زارعي (معاون سابق وزير نفت و نماينده مجالس هشتم و نهم)، مهندس سيد مهدي هاشمي (رييس سازمان مهندسي كشور، سرپرست وزارت كشور در دولت نهم و نماينده مجلس نهم)، دكتر غلامحسين رضواني (قائم مقام معاونت راهبردي رييس جمهور)، دكتر هادي زاهدي وفا (استاد اقتصاد و معاون وزير اقتصاد در دولت نهم) و ... را مي توان پشتوانه هاي مدیریتی و اجرايي دكتر سعيد جليلي دانست.

4. از طرف دیگر، جليلي فردي است كه براي اداره كلان كشور "برنامه" دارد و رويكردهاي كلان براي مديريت نظام را بهتر از خيلي افراد ديگر مي داند و تيمی از نخبگان مختلف برنامه هاي مدوني براي دكتر جليلي آماده كرده اند كه در مقام محتوا غني تر و  واقع بينانه تر از برنامه هاي بسياري ديگر از نامزدهاست زیرا حاصل سالها تجربه مدیران ارشد کشور در اجرا و پژوهش های علمی- دانشگاهی است؛  بویژه در  عرصه اقتصاد که  در حال  حاضر الویت اصلی مدیریت کشور است. وی هم چنین روحیه اصلاح بسیاری از ساختارها و بروکراسی زائد کشور را دارد که به عنوان نمونه می توانید بخشی از برنامه های وی در این باره را اینجا بخوانید

5. انتخابات رياست جمهوري يازدهم در حالي برگزار مي شود كه شرايط منطقه و جهان طي سه دهه گذشته بسيار متفاوت است؛ تحولات بوجود آمده در بسياري از كشورهاي عربي به همراه فراز و فرودهاي پرونده هسته اي ايران طي سالهاي اخير در حالي صورت گرفته است كه همزمان اتحاديه اروپا و امريكا سخت ترين شرايط اقتصادي و سياسي خود را تجربه كرده اند؛ در چنين شرايطي جمهوري اسلامي ايران كه از 35 سال قبل داعيه دار الگوسازي براي مستضعفين جهان و مقابله با امپرياليسم بين المللي بوده است، در شرايطي به سر مي برد كه بيش از هر زمان ديگر نيازمند ادامه رويكرد "مقاومت" در عرصه جهاني است. رويكردي كه عليرغم همه دشواري هاي 30 سال اخير، دستاوردهاي كم نظيري داشته است بگونه اي كه امروز بخشي از هويت جمهوري اسلامي ايران در جهان را مقاومتش در برابر جريان استكبار تشكيل داده است.

در چنين شرايطي بديهي است كه انتخابات يازدهم رياست جمهوري از حيث آنكه منجر به پيروزي كانديدايي شود كه در افكار عمومي "نماد مقاومت" در خارج از مرزهاي كشور باشد اهميت مضاعفي دارد؛ سعيد جليلي دقيقا همان فردي است كه در شرايط كنوني در داخل و خارج از كشور به اين ويژگي شناخته می شود و جملات برخي از سياستمداران ارشد اروپايي درباره او، این ادعا را تایید می کند.

در همين راستا خاوير سولانا رييس پيشين سياست خارجي اتحاديه اروپا در ميزگردي كه در فروردين  سال 92 در واشنگتن برگزار شد،‌ گفته بود : "سعيد جليلي اهل نرمش در مذاكرات نيست." ‌چندی بعد نيز كاترين اشتون مسئول فعلي سياست خارجي اتحاديه اروپا خواستار تعويض سعيد جليلي از مسئوليت مذاكرات هسته اي شده بود؛ چرا كه وي را اهل امتياز دادن به غرب نمي دانست؛ رويكردي كه جليلي در برابر غرب از خود نشان داده دقيقا خلاف آن چيزي است كه پيش از وي در دوران حسن روحاني تجربه شده بود و هم باعث نقدهاي فراوان گرديده بود و هم نتيجه مذاكرات آن سالها را توني بلر نخست وزير انگليس بيان داشته بود: "میوه (اشغال) عراق را از دستان روحانی گرفتیم."

6. جليلي به لحاظ روحيات شخصي، فردي با تقوا و كم حاشيه است. تا جاي ممكن درباره مسايلي كه در حيطه اختياراتش نيست سخن نمي گويد و بدون حاشيه خاصي به دنبال انجام وظيفه تعريف شده خويش است. اين نقطه قوتي است كه يكي از بزرگترين نقاط ضعف رييس جمهور فعلي بود و هست.

از طرف ديگر جليلي در بسياري از نقاط قوت احمدي نژاد با او شباهت دارد. جليلي ساده زيست و پركار است و همين تشابه در نقاط قوت وي با احمدي نژاد باعث شده تا امروز مخالفان جليلي كه حرف جديد و مهمي براي نقد او ندارند،‌ به خاطر شباهت نقاط قوت جليلي با احمدي نژاد، او را احمدي ن‍ژاد دوم بدانند؛ غافل از آنكه اگر قرار باشد با گفتن احمدي نژاد 2؛ كسي نقد شود بايد اين نسبت به كسي داده شود كه در نقاط ضعف با احمدي نژاد اشتراك دارد در حالي كه جليلي دقيقا خلاف اين روند بوده و هست و بسياري از ضعف هاي احمدي نژاد را ندارد، كم حاشيه است، علاقه اي به تقابل بيهوده با افراد و جريان هاي ديگر ندارد، كنش هاي سياسي وي نمادي از "عقلانيت انقلابي" است و سابقه و مواضعش نشان مي دهد قانون براي وي فصل الخطاب است و از همه مهمتر عملكردش در سالهاي اخير نشان داده يكي از نزديك ترين مديران ارشد كشور به رهبر انقلاب در قول و فعل بوده است بگونه اي كه سایت روزنامه صهیونیستی جروزالم پست نيز نتوانست در يكي از تحليل هاي اخيرش از اين مساله چشم پوشي كند و در تحليلی آغشته به عصبانيت نسبت به حضور جليلي در انتخابات واكنش نشان داد و نوشت: " جليلي از لحاظ شخصیتی بسیار به رهبر ایران نزدیک می باشد."

7. بعد از پايان اولين همايش حاميان جليلي در سوم خرداد ماه، در جمع تعدادي از دوستان درباره شخصيت و رفتار جليلي صحبت بود؛ آنچه به تحليل مشترك همه دوستان تبدیل گشته بود، نمود عيني تقوا و اخلاص جليلي بود. همه متفق القول بودند كه اگر قرار باشد جليلي پيروز اين انتخابات باشد هيچ كدام از تلاش هاي ستادها و طرفداران و ... باعث اين مساله نخواهد بود؛ اخلاص و روحیه عمل به تكلیف جليلي، همان شاه كليدي است كه مي تواند منجربه هدايت دلهاي مردم به سمت وي باشد چرا كه وي نه مانند عده اي ديگر از سالها قبل ستاد انتخاباتي تشكيل داده است و نه به دنبال رفتارهاي خاص و شعارهاي دروغين براي كسب راي مردم است؛ به ياد دارم جليلي در يكي از جلساتش با نخبگان اقتصادي گفت: "به من مي گويند برخي از حرفها را اگر بزنم آرايم كم مي شود،‌ اما واقعيت اين است كه اتفاقا بايد خيلي از حقايق را به مردم گفت. اقتصاد ما و برخي ديگر از مشكلات ما نيازمند كارهاي طولاني مدت و اصلاح ساختارهاست. حتي ممكن است من كاري بكنم كه نتيجه اش 10 سال بعد و در يك دولت ديگر خودش را نشان بدهد، من همان كار را خواهم كرد و نمي گويم مي خواهم اقدامي كنم كه در دولت من نتيجه كوتاه مدتش را مردم درك كنند اما در دراز مدت به ضرر مردم باشد."

8. همه نکات مورد اشاره در اين يادداشت به معناي اسطوره سازي، قديس سازي و يا بدون عيب دانستن سعيد جليلي نيست. بدون ترديد او هم مانند هر فرد ديگري كاستي هايي دارد؛ اما مي توان ادعا كرد كه جليلي بهترین فردي است كه در شرايط كنوني مي تواند اداره كشور را بدست بگيرد. او اصلح اين ميدان است و بايد براي معرفي بيشترش به مردم تلاش كرد.

عکسی که از سایت حسن روحانی حذف شد

عکسی که از سایت حسن روحانی حذف شد
روز شنبه میتینگ انتخاباتی حرمت شکنانه حسن روحانی با جوانان حامی وی در حسینیه جماران برگزار گردید. وب سایت حسن روحانی، گزارش تصویری از این میتینگ که دل عاشقان و دوستداران خمینی کبیر(ره) را به دردآورد، منتشر نمود. در یکی از عکس های این گزارش تصویری از حسینیه جماران، عکسی بسیار قابل تامل دیده می شود. در این عکس تصویر آقای هاشمی رفسنجانی در کنار دو تصویر حضرت امام(ره) قرار دارد و تصویر مقام معظم رهبری نیز حذف شده بود. با انتشار گسترده این خبر در فضای مجازی امروز سایت حسن روحانی عکس مربوطه را از خروجی خود حذف کرد.
 


واكنش «كفش ملی» به اظهارات روحانی

واكنش «كفش ملی» به اظهارات روحانی
روابط عمومي كفش ملي نسبت به اظهارات حسن روحاني در مناظره تلويزيوني واكنش نشان داد.


به گزارش شبکه اطلاع رساني دانا، در اين جوابيه آمده است: در ارتباط با واگذاری کارخانه کفش ملی که در مناظره تلویزیونی مورخ ۱۰/۰۳/۹۲ بیان فرموده اید باستحضار میرساند که کارخانجات کفش ملی واقع در کیلومتر ۱۸ بزرگراه فتح ( جاده قدیم کرج ) در طی سالهای ۸۲ و ۸۳ ( در دولت اصلاحات ) عملاً تعطیل و سپس قسمت عمده از زمینهای محل کارخانه به شرکت سایپا انتقال و نهایتاً در اواخر سال ۸۳ شرکت کفش ملی به عنوان بخشی از دیون دولت به صندوق بازنشستگی کشوری واگذار میگردد .

اما در دولت نهم و دهم با آنکه کارخانجات تعطیل شده بود، صندوق بازنشستگی کشوری بعنوان سهامدار اصلی این شرکت، مبادرت به ادامه فعالیت آن از طریق قرارداد با بیش از ۱۱۰ تولیدکننده داخلی و عرضه کفشهای تولیدی آنها در ۲۵۰ فروشگاه می نماید و بدینوسیله ضمن حمایت از محصولات تولید کنندگان داخلی موجبات اشتغال در این صنعت را فراهم نموده است.

خوشبختانه فروش و سود شرکت در طی ۸ سال اخیر مرتباً در مقایسه با سال ماقبل خود افزایش چشمگیر داشته است بطوریکه پیش بینی می شود فروش شرکت در طی سال ۹۲ به بیش از ۱۱۰۰ میلیارد ریال برسد.

 

تمجید معنادار “گاردین” از حسن روحانی+سند

تمجید معنادار “گاردین” از حسن روحانی+سند

به قلم سعید ساداتی

روزنامه گاردین چاپ انگلیس که در مقاله ای به بررسی وضعیت نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری پرداخته است، از فعالیت های هسته ای حسن روحانی طی سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ پرده برداشت.

13920218182119294494824

گاردین در این مقاله تمامی نامزدهای ریاست جمهوری را بی برنامه خوانده است و ۵ نامزد اصولگرا را نزدیک به رهبری می داند و می آورد:« از این هشت نامزد، ۵ نفر اصول‌گرا و نزدیک به رهبر ایران، آیت‌الله خامنه‌ای هستند.»

جهت نمایش تصویر در اندازه واقعی کلیک کنید

جهت نمایش تصویر در اندازه واقعی کلیک کنید

روزنامه انگلیسی گاردین در بند دیگر مقاله کوتاه خود از حسن روحانی بعنوان اصلاح طلب ترین نامزد این دوره از انتخابات ریاست جمهوری نام می برد و در اعترافی جالب یادآور می شود که وی فعالیت های هسته ای ایران را در سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ تعلیق کرده است:« در میان سه نامزد باقی‌‌مانده فردی‌ که شاید تمایلات اصلاح‌طلبانه داشته باشد حسن روحانی‌ است. او مذاکره‌کننده ارشد ایران در سال‌های‌ ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ بود که در آن زمان غنی‌‌سازی‌ اورانیوم را تعلیق کرد. در آن برهه، ایران بیش از همه وقت، از زمان انقلاب سال ۱۳۵۷ به توافق هسته‌ای‌ نزدیک شد. اما روحانی‌ در داخل شدیدا با انتقاد روبرو شد و او را متهم به فداکردن منافع کشور کردند.»

این مقاله گاردین در حالی به چاپ رسیده است که حسن روحانی نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در یکی از برنامه های تبلیغی خود، تعلیق فعالیت های هسته ای ایران در زمان مدیریتش را دروغی بیش ندانسته بود.

قالیباف در شبکه اول سیما

برنامه «با دوربین» با حضور محمد باقر قالیباف، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری از شبکه اول سیما آغاز شد.

مهمترین محورهای سخنان قالیباف در این برنامه به‌ شرح زیر است:

* امروز ملت ما هدف بزرگی دارد و خود را برای یک حماسه بزرگ سیاسی آماده می‌کند.

* همیشه حرف زدن برایم کار سختی بوده چون بنده زندگی من بیشتر بر عمل مبتنی بوده است .

* حرف هایی که می زنم به عنوان یک امانت نزد ملت ایران بماند و با این با مردم کار خواهم داشت و شما هم با این حرف ها با من کار خواهید داشت.

* آنروز که رئیس پلیس شدم، پلیس وضعیت خوبی نداشت و مردم هم نگاه آنچنانی که باید داشته باشند به پلیس نداشتند و فاصله‌ها زیاد بود. اولین روزهایی که آمدم خواستم حرف بزنم اما احساس کردم شاید کسی حرف‌هایم را نشنود، لذا به سراغ نخبگان رفتم. وقتی انها را دعوت کردم، حس کردم دوست ندارند در محیط پلیس ملاقات کنند، لذا من به سراغ آنها و دفاتر آنها رفتم. احساس کردم شاید آنجا هم دوست ندارند. رفتیم جایی که نه متعلق به آنها بود و نه متعلق به پلیس. لذا جای دیگری انتخاب کردیم و آنجا با هم به مشورت پرداختیم.

* بر این باورم که امروز رئیس‌جمهور نیازمند این نیست که فقط شعار بدهد و حرف بزند. لازم نیست که نظریه پرداز باشد و به مسائل نظری بپردازد. امروز توقع از رئیس دولت این است که با کارش و اقدامش و خدمتش با مردم سخن بگوید.
ghalibaf33

* وظیفه دارم به عنوان یک شهروند و ایرانی از همه روسای جمهوری که تلاش کردند و زحمت کشیدند تشکر کنم. این حق آنهاست و حتما مردم قدردان زحمات آنها هستند ولی واقعیت این است که هر چند این اقدامات انجام شد ولی بضاعت کسانی که در دولت بودند، نتوانست منزل و کفایت این ملت بزرگ را داشته باشد.

* زندگی من همیشه با کار گره خورده است. آنروزی که در روستا به مدرسه رفتم، اولین بار در کلاس سوم دبستان، بین زنگ تفریح‌ها، با شیرینی محلی که به بقیه دانش‌آموزان می‌فروختم زندگی خود را تامین می‌کردم.

* بعد از انقلاب توفیق حضور در دفاع مقدس را پیدا کردم. خیلی چیزها را آنجا یادگرفتم. یادگرفتیم چگونه  کار کنیم. برادری و محبت و ایثار و گذشت را یاد گرفتیم.

*به فرموده‌ امام، جنگ یک نعمت و دانشگاه بود. آنجا همه باورها را با پوست و گوشت و استخوان لمس کردیم.

* یاد قالیباف از شهیدان برونسی و همت و داود کریمی و علم‌الهدی و فهمیده و خرازی و باکری.

* بعد از جنگ هم کار و تلاش و فعالیت ادامه داشت ولی در برخی جاها تغییراتی ایجاد شد. در رفتارها بعضا اتفاقاتی افتاد که یک بخش بیشتر به شعار و لفاظی گذشت و یک بخش هم از باورها فاصله گرفت.

ghalibaf22

* وقتی رهبری بنده را به عنوان فرمانده نیروی هوایی معرفی کردند، احساسم این شد که یک مدیریت جهادی و بچه رزمنده که باورهای اسلامی دارد، اگر هوا و فضا را نشناسم چطور می‌خواهم به خود اجازه بدهم که با همکارانم کار کنم. با سختی تلاش کردم تخصص را بیاموزم و آنروز ایستادم که با پرواز آشنا شوم. در شهرداری تهران هم با همین نگاه آمدم.

* امروز شاهدید که همین چند روز قبل پروژه بزرگ اتوبان امام علی که ۳۵-۴۰ سال روی زمین مانده بود، بهره‌برداری شد حال آنکه خیلی‌ها می‌گفتند عملی نیست ولی ما در ۲۲ ماه ساختیم.

* امروز وقتی شهر را تمیز می‌بینید و مایه افتخار است به خاطر مدیریتی است از فرهنگ جهادی.

* خداوند به عمل خوب و عمل صالح پاداش می‌دهد نه صرفا حرف خوب. حق مردم است از ما عمل بخواهند نه شعار.

* امروز همه ما می‌دانیم که ما چه مشکلاتی داریم. مشکلات متنوع و پیچیده داریم. البته این را هم از امام و فرهنگ اسلامی یادگرفتیم که در کنار همه سختی‌ها حتما امید به آینده داشته باشیم. ولی این را هم با همه وجودمان لمس می‌کنیم که ما نیازمند یک همدلی و یک همبستگی ملی برای حرکت عظیم هستیم.

* اختلاف طبقاتی جوری شده که در همین تهران افرادی هستند که گرسنه سر به بالین می‌گذراند. برخی شب‌ها افرادی بالغ بر ۲۵۰۰ نفر هستند که جایی برای خواب ندارند. هرچند جا به اینها دادیم و در زمستان گذشته برخی شب‌ها بالغ بر ۳۰۰۰ نفر را اسکان می‌دادیم.

* برخی اوقات شرمندگی یک پدر در مقابل خواسته‌های اندک فرزندانش را می‌بینیم. برخی دختران پول جهیزیه ندارند.

 

* مردم می‌بینند که نفت ۲۰ دلار که فروخته میشه وضعیت اقتصادی به نحوی است و وقتی ۱۰۰ دلار به این قیمت اضافه می‌شود نه تنها وضع اقتصادیشان بهتر نمی‌شود بلکه بدتر هم می‌شود. مردم از خود می‌پرسند چرا باید اینگونه باشد؟

* برخی مسئولان کارها را زمین می‌گذرانند و از هم تعریف می‌کنند و وقتی هم می‌بینند کارها روی زمین مانده برای جلوگیری از آبروریزیشان تبانی می‌کنند. فرهنگ عذرخواهی مسئولان در کشور وجود ندارد.

* شرایط کشور به گونه‌ای است که حق آزمون و خطا و خودرایی نداریم و باید متکی به خرد جمعی حرکت کنیم. حق ندارند پا روی قانون بگذارند و باندبازی کنند.

* صدای من را ضبط کنید، مردم نباید بعد از ریاست‌جمهوری از من بشنوند که اجازه نمی‌دهند من کار کنم، هر روز چوب لای چرخم می‌گذارند. حق ندارم بگویم قانون اساسی ظرفیت لازم را برای کار ندارد. حق ندارم قانون اساسی را سلیقه‌ای عمل کنم.

* افراد با گرایش‌های مختلف اصولگرا و اصلاح‌طلب و اصولگرای منتقد در شهرداری حضور دارند. آیا مردم دیده‌اند که ما در شهرداری دعوایی داشته باشیم؟ و بودجه را با تاخیر ارائه کنیم؟ علت این است که ما دغدغه‌ای جز رفع مشکل مردم نداشتیم و ۱۰۰ درصد برنامه‌ها را عملیاتی کردیم. ما باندبازی نکردیم.

* رئیس دولت آینده باید کارنامه مشخص و شفاف داشته باشد. ما فرصت آزمون و خطا نداریم. نباید به گونه‌ای باشد که ندانیم چه می‌شود.

* تا انسجام درونی و دولتی کارآمدنداشته باشیم، امکان ندارد در سیاست خارجی موفق شویم، چه بخواهیم مقاومت، چه بخواهیم مقابله و چه بخواهیم مذاکره کنیم، نیازمند انسجام هستیم.

* امروز که اینقدر ضعف مدیریت و عدم پیگیری کار و کنترل کار و نخبگان را از تصمیم‌سازی و تصمیم گیری خارج کردن، بیشتر به ما در موضوعات مختلف آسیب زده است؛ مردم ما دوست دارند که عزت خود را حفظ کنند.

ghalibaf11

* هرگز عزت خود را رها نخواهیم کرد، اسلام اجازه نمی‌دهد که عزتمان را بدهیم و به جایش مشکل نان و اقتصاد را درست کنیم. تجریه نشان داده که دشمنان وقتی عزت را می‌گیرد، نه تنها نان و اقتصاد هم نمی دهد، بلکه داشته‌ها را هم می گیرد.

* باید با روحیه جهادی مشکلات را حل کرد و این ظرفیت در کشور وجود دارد و نباید اجازه بدهیم که برق امیدی که در چشمان یکایک مردم وجود دارد، از بین برود.

* باید موتور متحر تغییر در ابعاد مختلف زندگی مردم وجود داشته باشد و به روند خسته مدیریت در کشور، دیده بشود.

آقای روحانی! حداقل یک بار متن کتاب خودتان را بخوانید/ جواب دروغ های تلویزیونی حسن روحانی + دانلود فا

آقای روحانی! حداقل یک بار متن کتاب خودتان را بخوانید/ جواب دروغ های تلویزیونی حسن روحانی + دانلود فایل
حتی بر اساس متن منتشرشده توسط خود جناب آقای روحانی در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای»، تناقضات و خلاف واقع گویی های ایشان کاملا مشهود است. در این کتاب آقای روحانی از چگونگی تعلیق همه جانبه فعالیت های هسته ای ایران و داستان وادادگی تیم هسته ای ایران در برابر کشورهای غربی روایت کرده و بیان می کند که...

گروه سیاسی ـ اظهارات بی پایه و اساس آقای حسن روحانی در برنامه گفتگوی ویژه خبری، هنوز هم با واکنش محافل کارشناسی و رسانه ای همراه است.

به گزارش بولتن نیوز، روحانی در پاسخ به سؤال مجری گفت‌وگوی ویژه خبری مبنی بر توقف قراردادهای سعدآباد، بروکسل و پاریس گفت: شما که می‌دانید این مسائل دروغ است، در سعدآباد اصلاً قراردادی نبود، طرح این مسائل مربوط به بی‌سوادها است، شما که اینها را می‌دانید و اگر در گوشی به شما اطلاع می‌دهند حتماً آنها بلد نیستند که به شما می‌گویند. وی افزود: در بیانیه تهران قطعنامه این بود که همه چیز متوقف شود ولی ما اجازه ندادیم.

در ادامه مجری برنامه در رابطه با تعطیلی UCF سؤال کرد که روحانی اظهار داشت: شما آن زمان کجا بودید؟ خوب است که تاریخ را بخوانید، مذاکرات تهران مهر سال 82 انجام شد و UCF فروردین 83 به مرحله اول رسید و مرحله پس از آن پائیز 83 بود و در فروردین 84 نیز تکمیل شد. وی افزود: تولید آب سنگین در تابستان 83 صورت گرفت، تولید کیک زرد زمستان 83 و تکمیل سانتریفیوژ نیز زمستان 83 انجام شد. روحانی گفت: ما هیچ کاری را متوقف نکردیم بلکه فناوری را تکمیل کردیم.

این در حالی است که حتی بر اساس متن منتشرشده توسط خود جناب آقای روحانی در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای»، تناقضات و خلاف واقع گویی های ایشان کاملا مشهود است. در این کتاب آقای روحانی از چگونگی تعلیق همه جانبه فعالیت های هسته ای ایران و داستان وادادگی تیم هسته ای ایران در برابر کشورهای غربی روایت کرده و بیان می کند که اگر درایت رهبر انقلاب نبود، بدون شک کاپیتالاسیون دیگری بر ایران تحمیل می شد.

اما گویا آقای روحانی حتی متن منتشرشده توسط خودشان را هم فراموش کرده اند که چنین ادعاهای واهی را در برنامه زنده تلویزیونی مطرح کردند.

بنابراین بولتن نیوز، اولا محض اطلاع شخص جناب آقای روحانی و ثانیا مخاطبین محترم بولتن نیوز و همه مردم عزیز کشور، فایل عملکرد جناب آقای روحانی و تیم هسته ای ایران در دولت اصلاحات را برای دانلود منتشر می کند. 

متن كامل افشاگري تاريخي معاون شوراي عالي امنيت ملي + فيلم و فايلPDF

متن كامل افشاگري تاريخي معاون شوراي عالي امنيت ملي + فيلم و فايلPDF

علي باقري چند هفته قبل پاسخ سخنان امروز روحاني را چگونه داد!؟/ ماجراي عملكرد شوراي عالي امنيت ملي وقت خلاف خواست رهبر انقلاب

 گروه سياسي: اظهارات عجيب و فرار به جلوي حسن روحاني در نخستين حضور انتخاباتي خود در سيما، منجر به واكنش هاي متعددي به او شده است.

به گزارش رجانيوز، مهم ترين اين واكنش ها مربوط به اظهارات پدر شهيد احمدي روشن بود كه طي گفتگويي اعلام كرد اظهارات روحاني دل خانواده شهدا را خون كرده است و روحاني با فرافكني مي خواهد اشتباهات خود را به گردن ديگران بيندازد.

اين در حالي است كه چندي قبل دكتر علي باقري معاون دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان با حضور در دانشگاه تهران و در اظهاراتي در جمع دانشجويان اين دانشگاه؛ توضيحات مفصلي پيرامون اقدامات حسن روحاني و تيم زير نظر وي در دوره حضور در شوراي عالي امنيت ملي كشور ارائه داده بود.

نظر به اهميت سخنان دكتر باقري و تشريح اقدامات غير هماهنگ حسن روحاني با رهبر انقلاب در مديريت پرونده هسته اي در سالهاي دوم خرداد، رجانيوز متن كامل اين اظهارات را براي ثبت در تاريخ منتشر مي كند:

بسم الله الرحمن الرحيم

ما با واقعیتی در مورد انرژی هسته ای از ده سال پیش روبرو هستیم. و در این قضیه دو رویکرد، دو گفتمان و دو نگاه در طول این ده سال تجربه شده است. و هردو نگاه و نگرش، سازش و مقاومت، پیامد هایی داشته است. دنبال این هستیم تا پیامدهای رویکرد سازش و مقاومت را بررسی کنیم. و بر همین اساس می خواهیم به بعضی سوالات و ابهامات اساسی پاسخ دهیم. البته براساس مستنداتی که وجود دارد نه براساس تحلیل ها ی شخصی. که برخی از آن ها را اشاره می کنم.  با توجه به صحبت آقا در نوروز امسال در مورد اینکه دولت بعدی باید ضعف های دولت قبل را نداشته باشد و نقاط مثبت این دولت را داشته باشد. به هر حال مسئله‌ی هسته ای می تواند به عنوان یک case study زنده و شفاف باشد. تا بفهمیم نقاط قوت کدام است و نقاط ضعف چیست. تا بعضی به خاطر ناآگاهی ها یا تمایلات جناحی، شکست ها و پسرفت ها  را به عنوان مذاکره و تعامل و گفت وگو و پیشرفت معرفی نکنند و پیشرفت ها را سرسختی و لجاجت و یک‌دندگی قلمداد نکنند.

طبیعتا وقتی به گذشته نگاه می کنیم. به مذاکره ایران با سه کشور اروپایی در زمان دولت اصلاحات باید بپردازیم که مسئول آن دبیر اسبق شورای امنیت ملی بوده است و اگر اسمی از ایشان برده می شود بخاطر مسئولیت ایشان و کتابی است که توسط ایشان به چاپ رسیده است است. و هیچ بحث شخصی با ایشان یا هر کس دیگری در این جلسه نخواهیم داشت.  و  همچنین تیمی که همراه ایشان بوده است، که افرادش هم مشخص است و آن ها هم نسبت به مذاکرات مسئولیت دارند. همان طور که روند کنونی مشخص است. و اکنون مسئولیت مذاکرات، با آقای جلیلی هست.

http://s2.picofile.com/file/7161330000/Masontube_ir.gif

ادامه نوشته

واكنش پدر شهيد احمدي روشن به اظهارات شب گذشته حسن روحاني+صوت

واكنش پدر شهيد احمدي روشن به اظهارات شب گذشته حسن روحاني+صوت

آقاي روحاني! سخنان شما دل‎خانواده شهداء را خون كرد/ مگر در زمان شما فعاليتي هم مي‌شد كه شهيد هسته‏اي بدهيم؟!

پدر شهيد هسته‌اي مصطفي احمدي روشن گفت: آقاي روحاني با اين سخنان به دنبال فرافكني است و مي خواهد گناه خود را به گردن ديگران بيندازند.

حاج رحیم احمدی روشن پدر شهيد مصطفي احمدي روشن در گفت‌وگو با رجانيوز در واكنش به سخنان شب گذشته حسن روحاني در گفت‌وگوي ويژه خبري شبكه دو گفت: يادم هست كه مصطفي بر اثر تعليق غني سازي كه در زمان اين آقايان اتفاق افتاد مانند يك گل پژمرده شده بود، وقتي از او جريان را پرسيدم گفت كه بابا در سايت‌هاي هسته‌اي را بسته و مهر و موم كردند، تلويزيون‌هاي مدار بسته تعبيه كردند و ما جرات نمي‌كنيم از جلوي سايت‌هاي هسته‌اي رد شويم.

تعطيل كردن غني سازي مصطفي را 10 سال پير كرد

وي با بيان اينكه روشن است كه اين از بي‌تدبيري آقايان بود، ادامه داد: مصطفي در آن زمان جزو نيروهاي غني كننده اورانيوم بود، وقتي كه آقايان قبول كردند كه سايت‌هاي هسته‌اي بسته شود و غني سازي تعطيل شود، اين بچه گويا 10 سال پير شد و آثار ياس و نااميدي در چهره‌اش نمايان بود و مي‌خواست از آنجا بيرون بيايد كه به زور و سفارش من ماند. از او مي‌پرسيدم كه چرا با خودت اين كار را مي‌كني كه مي‌گفت كه ما صبح تا شب مي‌رويم آنجا اما بيكاريم! هيچ كاري نمي‌توانيم بكنيم.

پدر شهيد احمدي روشن اين موضوع را تلخ ترين خاطره‌ خود از مصطفي عنوان كرد و افزود: وقتي غني سازي اورانيوم شروع شد، گويا اينها بال و پر در آوردند و شهيد مصطفي و چند تن از دوستانش شبانه روز براي اين مردم كار كردند و خودم شاهد بوديم و اين بچه‌ها قسم خوردند 10 شبانه روز پشت دستگاه‌هاي سانتريفيوژ بدون اينكه بخوابند كار مي‌كردند و بعضي مواقع پشت دستگاه خواب‌شان مي‌برد و مي‌افتادند.

وي اظهار داشت: اين شبانه روز فعاليت ادامه داشت تا به لطف خداوند آن غني سازي 5/3 درصد و در ادامه 20 درصد محقق شد.

استعداد جوانان ما را كور كردند

حاج رحيم احمدي روشن با اشاره به خاطره‌اي از فرزند شهيدش گفت: وقتي از مصطفي مي‌پرسيدم كه اين غني‌سازي 20 درصد به چه درد مي‌خورد وقتي 5/3 درصد جوابگوي كارهاست، پاسخ داد كه ما مي‌خواهيم در مقابل استكبار جهاني با دست پر صحبت كنيم، اگر آنها احساس كنند كه ما از غني‌سازي 20 درصد عاجزيم هيچ وقت به حرف‌ ما گوش نخواهند داد.

وي با بيان اينكه امثال اين آقايان استعدادهاي جوانان ما را كور كردند، افزود: بايد از اين نيروها استفاده مي‌كردند در صورتي كه آنها را خوار و زبون كردند تا آنجا كه برخي از نيروها سايت را ترك كردند.

آقايان با قبول تعليق غني‌سازي كلاه گشادي سرشان رفت

پدر شهيد احمدي روشن تصريح كرد: آقايان يك كلاه گشادي كه سرشان رفت اين بود كه تعليق غني سازي را قبول كردند چرا كه غربي‌ها هم متعهد شده بودند كه اورانيوم غني نشده بگيرند و به صورت غني شده 5/3 درصدي تحويل دهند كه حتي نيم‌ درصد اورانيوم غني شده را هم تحويل اين آقايان ندادند.

وي ادامه داد: غربي‌ها مي‌خواستند كه با التماس مثلا 5 دستگاه سانتريفيوژ به ما بدهند تا جوانان ما با طرز كار اين دستگاه‌ها بفهمند، كه حتي حاضر نشدند كه دو تا دستگاه بدهند تا آنجا كه آن آقاي جك استراو گفته بود كه اين كار خطرناك است و ما اين كارها را خودمان براي شما انجام مي دهيم و به قول معروف گفت: " حسن خطرناكه! حسن؛ شما به اين جور چيزها دست نزنيد خطر دارد!"

اگر كشور را بدون راي هم تقديم كنيم در هيچ موردي توانايي اداره آن را ندارند

حاج رحيم احمدي روشن با بيان اينكه اگر كشور را بدون راي مردم هم دو دستي تقديم اينها كنيم، نمي‌توانند در هيچ موردي كشور را اداره كنند، افزود: متاسفانه در زماني كه اختيارات داشتند، هيچ كاري نتوانستند بكنند، وقتي كه در آن زمان نتوانستند وظيفه شرعي و ملي و قانوني خود را انجام دهند حالا چطور آن زماني كه بساطت‌شان توسط مردم ايران اسلامي به هم ريخته شد، مي‌خواهند كاري كنند؟! مگر اينها فكر نمي‌كنند كه پيش مردم ايران ديگر آبرويي ندارند؟! چطور مي‌توانند از مردم ايران آرا بگيرند.

دل‌پرخوني از آنها داشتم

پدر شهيد احمدي روشن با تاكيد بر اينكه من دل پرخوني از اينها داشتم، گفت: دليل ناراحتي ما هم اين بود كه نگذاشتند شانيت مردم ايران حفظ شود و بعد آمدند به هر آنچه كه خارجي‌ها گفتند عمل كردند.

وي با بيان اينكه آقايان نماد سازش و ذلت بودند، اظهار داشت: اينها نتوانستند در مقابل اخم و تخم استكبار جهاني به سركردگي آمريكاي جهانخوار قد علم كنند ‌و در حقيقت ترسيدند.

حاج رحيم احمدي روشن افزود: آنها كه مردم ايران را ذليل و خوار كردند حالا مي‌خواهند چه كنند؟! مگر آن موقع چه گلي به سر مردم زدند كه حالا مي‌خواهند بزنند؟!

كدام يك از شهداي هسته‌اي در زمان شما به شهادت رسيدند؟!

پدر شهيد احمدي روشن در واكنش به اظهارات حسن روحاني كه گفته بود ما شهداي هسته‌اي در اين راه داديم، گفت: شما كجا شهيد داديد؟! كدام شهداي هسته‌اي در زمان شما به شهادت رسيدند؟! اينها اصلا لياقت اين را نداشتند كه شهيد بدهند.

وي با بيان اينكه آقايان براي اهداف انتخاباتي از شهدا سوء استفاده مي‌كنند، اظهار داشت: بزرگ‌ آنها - كه من نمي‌خواهم از او اسمي ببرم - خانواده شهداي هسته‌اي را دعوت كرد و به نوعي مي‌خواست وانمود كند كه طرفدار شهداي هسته‌اي است، آن موقع ما تو دهن آنها زديم كه ديگر از اين كارها نكنند و شهداي هسته‌اي را به نفع خود مصادره نكنند باز هم از رو نمي‌روند.

به گفته پدر شهيد احمدي روشن به تعبير رهبر معظم انقلاب در زمان دولت نهم و دهم بحث هسته‌اي راه افتاد و مردم طعم پيروزي خود و شكست و زبوني استكبار جهاني در اين جبهه رو حس كردند.

هرجا چراغ سبزي از دشمن مي‌بينند سوت و كف مي‌زنند

وي ادامه داد: رفتار آقايان نشان مي‌دهد كه هرجا چراغ سبزي از دشمن مي‌بينند خوشحال مي‌شوند و سوت و كف مي‌زنند و هر جا اخم و تخمي مي‌بينند خودشان را قايم كرده و مي‌ترسند.

پدر شهيد احمدي روشن با يادآوري سخنان حضرت امام مبني بر اينكه استكبار جهاني مانند سگ هار است كه اگر در مقابلش ايستادي فرار مي‌كند و اگر فرار كردي دنبالت كرده و پاچه ات را مي‌گيرد، افزود: آقايان اگر به مسئوليت برسند كشور را به باد فنا مي‌دهند و دو دستي تقديم استكبار جهاني مي‌كنند تا اسباب خوشحالي آنها را فراهم كنند.

 با مذاكرات‌شان همه چيز را به تعطيلي كشاندند

وي با اشاره به سخنان روحاني كه گفته بود در دوران ما تحريم نبود، تصريح كرد: سوال ما از ايشان اين است كه مگر در زمان شما پيشرفت هسته‌اي اتفاق افتاد كه تحريمي هم صورت بگيرد؟! شما با مذاكرات‌تان همه چيز را به تعطيلي كشانديد.

پدر شهيد احمدي روشن اظهار داشت: پيشرفت‌هايي هم كه بعدا در زمينه هسته‌اي داشتيم همه با تدبير رهبر معظم انقلاب و تلاش‌ها و مجاهدت‌هاي شبانه روزي افرادي مثل شهيد احمدي روشن، شهرياري، رضايي نژاد و امثال آنها بود.

ديگر همه مي‌دانند در كاخ سعدآباد چه گذشت

وي تصريح كرد: ديگر همه مي‌دانند كه در كاخ سعد آباد چه گذشت و هنوز تصوير خنده‌هاي آقاي روحاني با جك استراو وزير خارجه وقت انگليس در ذهن‌ها هست.

پدر شهيد احمدي روشن با بيان اينكه آقاي حسن روحاني از تيم هسته‌اي‌شان گفتند و از اين تيم تمجيد كردند، گفت: حالا خوب است آقاي روحاني به اين پرسش پاسخ دهند كه اين تيم الان كجا هستند؟! اعضاي اين تيم در آمريكا و اروپا چه مي‌كنند؟! اگر اينها تيم هسته‌اي داشتند چطور نتوانستند يك درصد اورانيوم غني كنند.

آقا شاخص‌ها را مشخص كردند و ما نبايد گول حرف‌هاي اينها را بخوريم

به گفته وي مردم ايران اسلامي بايد سرنوشت كشورشان را دست كساني بسپارند كه حداقل به خدا، ولايت و مردم ايمان داشته باشد و اخم و تخم استكبار جهاني برايش مسئله نباشد و دنبال چراغ سبز دشمنان نباشند.

پدر شهيد مصطفي احمدي روشن در پايان اظهار داشت: حضرت آقا شاخص‌ها را براي ما مشخص كردند و ما نبايد گول حرف‌هاي اينها را بخوريم. اينها ثابت كردند كه نمي‌توانند و من از اعماق قلبم به آن باور دارم كه آنها نمي‌توانند. 

 

 

 

ديپلماسي هسته اي بدون درنظر گرفتن امنيت ملي!

اين بولتن در دو گفتار به تحليل نسخه اوليه کتاب "امنيت ملي و ديپلماسي هسته اي" نوشته حسن روحاني مي پردازد.

براي دانلود اين بولتن بر روي تصوير آن کليک کنيد.

 

گفتار اول: نقد داخلي و خوش بيني به غرب

ميلاد شايگان

 کتاب امنيت ملي و ديپلماسي هسته اي که به کوشش دکتر حسن روحاني نگارش شده، بازگويي خاطرات دکتر روحاني از مسائل و حوادث به وجود آمده در 678 روز مسئوليت وي و همکارانش (14/7/82 تا 24/5/84) حول موضوع انرژي هسته اي جمهوري اسلامي ايران و چالش هاي بوجود آمده توسط کشورهاي غربي به خصوص آمريکا و سه کشور اروپايي فرانسه، آلمان و انگليس است.

اثر فوق، اولين کتابي است که توسط يکي از مسئولين ارشد جمهوري اسلامي ايران نگارش شده است که زماني به عنوان رئيس تيم مذاکره کننده هسته ا ي به وظيفه خود عمل مي کرد. البته درباره موضوع هسته اي ايران کتب ديگري همچون کتاب خاطرات البرداعي، کتاب خاطرات يوشکا فيشر وزير خارجه سابق آلمان و کتاب خاطرات موسويان از اعضاي اسبق تيم مذاکره کننده هسته اي نيز منتشر شده است.
در کتاب فوق به تاريخچه فناوري هسته اي در کشور پرداخته شده است و از سوي ديگر، روند خوبي را در فرايند دستيابي کشور به چرخه سوخت هسته اي بازگو کرده است.
متن حاضر مي­كوشد تا در دو بخش در جهت معرفي، نقد و تكميل اين كتاب گام بردارد . از اين رو ابتدا به معرفي اجمالي نويسنده و كتاب مذكور مي پردازد و در بخش دوم برخي از انتقادات و پيشنهادات اصلاحي براي بهبود كتاب در چاپ­هاي بعد را، ارائه مي­ نمايد، شايان ذکر است که نقد فوق ناظر به چاپ اول کتاب است لکن چاپ دوم نيز با پاره ­اي از اصلاحات منتشر شده است.
 
 
   بخش اول: معرفي
1- معرفي نويسنده:
حسن روحاني متولد سال 1327 داراي دکتراي حقوق و سابقه تحصيل در حوزه علميه قم؛ نماينده مقام معظم رهبري در شورايعالي امنيت ملي، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام، نماينده مجلس خبرگان رهبري از استان تهران، نماينده 5 دوره مجلس شوراي اسلامي از ابتدا تا دور پنجم و رئيس مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام است.
ايشان همچنين به مدت ?? سال و در دوره هاي رياست جمهوري اکبر هاشمي رفسنجاني و سيد محمد خاتمي از سوي اين دو به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران فعاليت کرده است.
دکتر روحاني از سال‌ 1364 تا 1366، رياست‌ قرارگاه‌ مرکزي‌ خاتم‌الانبياء(ص‌) را بر عهده‌ گرفت‌ و از همان‌ سال‌ (1364) تا پايان‌ جنگ‌، مسئوليت‌ فرماندهي‌ ستاد کل‌ پدافند هوايي‌ کشور را نيز عهده‌دار بود. دکتر روحاني‌ از سال‌ 1368 که‌ "شوراي‌ عالي‌ امنيت‌ ملي" کشور تشکيل‌ شد، به‌ عنوان‌ نماينده‌ي‌ رهبر انقلاب‌ وارد شورا شد و از سال 1370 تا به حال عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام بوده است.
وي عضو هيأت امناي دانشگاه تهران و منطقه شمال از سال ???? تا سال ???? و عضويت در شوراي سرپرستي صدا و سيما از سال ???? تا سال ???? از ديگر مسووليت هاي وي در دوران پس از انقلاب بوده است.

http://s2.picofile.com/file/7161330000/Masontube_ir.gif

ادامه نوشته

وزیر کشور : 50میلیون نفرواجد رای‌دادن هستند

وزیر کشور:

50میلیون نفرواجد رای‌دادن هستند

وزیر کشور اعلام کرد 50 میلیون و ۴۸۳ هزار و ۱۹۲ نفر واجد شرایط رای دادن در انتخابات ۹۲ هستند.

به گزارش فارس، مصطفی محمد نجار صبح امروز در حاشیه همایش معاونین سیاسی و امنیتی استانداری‌های سراسری کشور در جمع خبرنگاران با بیان اینکه 50 میلیون 483 هزار و 192 نفر واجد شرایط رای دادن در انتخابات 92 گفت: در انتخابات پیش رو یک میلیون 631 هزار و 206 نفر رای اولی هستند که از این تعداد 831 هزار 644 نفر مرد و 799 هزار 562 نفر زن هستند.

وی همچنین در پاسخ به این پرسش که "آیا با توجه به گذشت زمان تبلیغات انتخابات مشکل ناامنی و خلائی وجود داشته است؟" اظهار کرد: تا الان شکایت قابل توجهی نداشتیم، فقط دو - سه مورد بوده که مستقیما به قوه قضاییه ارجاع شده و در آنجا در حال رسیدگی است.

وزیر کشور، نامزدها و طرفداران آنها را به اخلاق‌مداری دعوت کرد و گفت: فضای انتخابات نیاز به شور و نشاط دارد.

وی در ادامه با بیان اینکه 285 مرکز نیز برای ایرانیان خارج از کشور در روز انتخابات در نظر گرفته شده است، افزود: به موازات امکانات داخلی کشور برای ایرانیان خارج از کشور امکانات لازم در نظر گرفته شده است.

وزیر کشور با بیان اینکه برای بحث امنیت انتخابات تعاملات خوبی با نیروی انتظامی داشتیم، درباره پیش‌بینی از مشارکت مردم در انتخابات نیز گفت: ما مجری و برگزارکننده انتخابات هستیم ولی به هر حال جلسات مختلفی را برگزار می‌کنیم ضمن اینکه ملت ایران هوشمند و به سرنوشت خود حساس هستند و مطمئنیم که مردم در این انتخابات با شکوه از گذشته شرکت می‌کنند و به تکلیف و وظیفه‌شان عمل خواهند کرد.

وی در ادامه تاکید کرد: اگر انتخابات به دور دوم کشیده شود، برنامه‌ریزی‌های لازم را طبق قانون انجام می‌دهیم.

وی در جواب این سوال که  "آیا ممکن است بستن مرزها را در بحث انتخابات مورد توجه قرار دهیم؟"گفت: ما هر کاری که لازم باشد انجام می‌دهیم.

به استادش گفت «این صفر شما برای من، از صد هم باارزش‌تر است» + صوت

به استادش گفت «این صفر شما برای من، از صد هم باارزش‌تر است» + صوت

آیت الله علم الهدی

به گزارش ستاد حیات طیبه، آیت‌الله علم‌الهدی در سال تحصیلی ۸۲-۸۳  که معاون آموزشی دانشگاه امام صادق‌علیه‌السلام بوده اند، این خاطره را در جلسه‌ی نقد معاونت آموزشی دانشگاه، بیان فرمودند:

ما یک دانشجو در این‌جا [دانشگاه امام صادق‌علیه‌السلام] داشتیم که در حال حاضر جزو نیروهای ارزشی نظام است به نام دکتر سعید جلیلی، ایشان در یکی از کلاس ها سر یک مساله‌ای با استاد همان کلاس درگیرشدند، و استاد با کمال بی‌رحمی به او صفر داد. ما هم با همه‌ی قوا بسیج شدیم تا مشکلش را حل کنیم، اما متأسفانه نتوانستیم. ایشان رسما به استادش گفت که «این صفر شما برای من از یک[نمره] صد هم با ارزش‌تر است. چون من در راه اسلام این صفر را گرفتم و آن‌قدری که من در این صفر گرفتن از شما، ادعای برتری و فضیلت می‌کنم در از دست‌دادن پای قطع‌شده‌ام در جبهه احساس فضیلت نمی‌ کنم.» اصلا این استاد خُرد شد. وضعیت به گونه‌ای شد که تا مدت‌ها دیگر نمی‌توانستند با دانشجو برخورد این‌گونه بکنند. البته ما هر کار کردیم نتوانستیم مشکلش را حل کنیم، چون از نظر قانونی نمی‌شد کاری کرد.

دریافت فایل

چرا باید هاشمی و مشایی رد صلاحیت شوند

دیگر امروز مشخص شد چه کسانی با احراز صلاحیت شورای نگهبان وارد گود انتخابات ریاست جمهوری می شوند ولی حاشیه این خبر که بیش از همه مورد توجه قرار گرفت نه درمورد اسامی تأیید صلاحیت شده ها بلکه اسامی دونفر از ردصلاحیت شده ها بود.

بله آقایان اکبر هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشایی دو چهره خبرساز این ماه ها و هفته های اخیر با عدم احراز صلاحیت توسط شورای نگهبان خبرساز شدند.

 


گرچه تعداد زیادی از چهره های اصولگرا و اصلاح طلب رد صلاحیت شدند ولی نام این دوتن بیش از همه مورد توجه قرار گرفت ،آنجا که حامیان ایشان طی روزهای اخیر با اطمینان خاطر ، از تأیید صلاحیت آنها گفتند و با فشاری سنگین بر نهاد نظارتی شورای نگهبان انتظاری جز آن نداشتند و ستادها برپا کردند و مهمتر ازهمه خط و نشان کشیدند!

جدایی از داستان سرایی که همینک و طی روزهای آینده در مورد انتخابات آزاد و حضور تمامی سلیقه ها بهم بافته می شود الحق و والانصاف شورای نگهبان نشان داد حافظ منافع مردم و انقلاب شکوهمند اسلامی است و هیچگونه مصلحت اندیشی و سیاست بازی در این رابطه را برنمی تابد.

مطمئناً  افرادی-که دستشان را مردم خوب خوانده اند- از فردا با صغری و کبری چینی درصدد برخواهند آمد اقدام شورای نگهبان را برضد منافع ملی نشان دهند و فریاد وامصیبتا  سردهند که چه نشسته اید مملکت در بحران فرور رفت و چه و چه ، ولی با عرض احترام باید گفت اشتباه می کنید آقایان، مردم هوشیارند و درک می کنند، اتفاقاً می بایست طبق قانون این نفرات و بخصوص هاشمی و مشایی ردصلاحیت می شدند و  در صورت تأیید آنها باید به شورای نگهبان خرده می گرفتیم ،زیرا:

1-جناب آقای هاشمی رفسنجانی از سال 84 با گفتار و اعمال خود در صدد تضعیف دولت و ایضاً در ادامه آن نظام برآمد و در بزنگاه 88 نیز با نوشتن نامه ای مشکوک و دور از ادب به رهبر انقلاب نوید بخش 8ماه آشوب خیابانی در پایتخت شد و طی این مدت نیز با هرسخنرانی و اظهار نظری نه تنها التیامی بر زخمها نشد که طعنه و کنایه ای نمکین بود بر جراحات وارد آمده توسط فتنه گران مورد حمایت غرب و دشمنان منطقه ای ایران!

2- فرزندان جناب آقای هاشمی رفسنجانی با سوء استفاده از موقعیت ممتاز گذشته وی بارها و طی سالهای متمادی انواع و اقسام جرایم اعم از مالی و امنیتی و سیاسی را مرتکب شده اند که پرونده های آن یا مفتوح است و یا قرار مجرمیت صادر شده و اینبار نیز با شیوه تحت فشار قرار دادن نظام از طریق کاندیداتوری پدر می خواستند ضمن امتیازگیری، مخالفان و مجریان قانون را در منگنه مصلحتی قرار دهند که خود سناریو آنرا ترتیب داده اند و باعث فراموشی جرایم بزرگشان شوند،تا اینجا فرزندان ایشان مقصرند و دخلی به آقای اکبر هاشمی ندارد ولیکن وقتی می بینیم وی بعنوان یک بازیگر به سناریو خانوادگی وارد می شود و بی هیچ اظهار تأسف و ندامتی از جرایم آنها پیدا و پنهان دفاع تمام قد می کند این حرکت توسط مردم و مسئولین قابل چشم پوشی نیست.

3-هاشمی رفسنجانی در سخنرانی ها و نوشته های خود بارها گفته انقلاب را از آن خودش می داند و یا به تعبیری فرزند خود می داند،این احساس مالکیت حتی در خانواده وی نیز وجود دارد و باعث شده جرأت اینرا به خود بدهند که بی هیچ نگرانی از تعقیب و تعزیر، هر عمل خودسرانه و غیرقانونی را مرتکب شوند و هر انتقاد و مخالفتی بر ضد خودشان را به پای  مخالفت با امام(ره) و نظام بگذارند(!) و بعد در مقام وکیل مدافع انقلاب مخالفان را محاکمه و سرزنش کنند!

4-بدون در نظر گرفتند شکست دولت  هاشمی در دوران سازندگی به لحاظ کارنامه اقتصادی،فرهنگی و سیاسی و آنهم بدون وجود تحریم هایی مانند آنچه امروز شاهدیم،هاشمی در آستانه 80سالگی توانایی لازم را به لحاظ اجرایی برای اداره کشور ندارد و جسته و گریخته از لابه لای اخبار شنیدیم که حتی حامیان وی با ابراز نگرانی از وضعیت جسمی اش با این پاسخ مواجه شدند که فقط اسم هاشمی رفسنجانی است و باقی کارها را کسان دیگری می کنند(!؟) آیا شورای نگهبان می توانست این ریسک را بکند که اطرافیان هاشمی زمام امور کشور را بدست بگیرند؟

5-از سالهای ابتدای انقلاب تا به امروز که وارد چهارمین دهه از انقلاب شده ایم هاشمی رفسنجانی و تیم وی با انحصارگرایی در هر انتخاباتی دخالت مستقیم می کنند و همواره نام او بعنوان اهرم فشاری بر نامزدهای جریان مقابل مطرح می شده تا امتیاز بگیرند و اتفاقاً در دولت خاتمی بوضوح دیده شد که چگونه سهم کارگزاران و طیف متبوع وی را کنار گذاشتند و در دولت احمدی نژاد هم  برخلاف آنچه نشان دادند تا حدودی به همان شکل شد و درقالب حلقه انحرافی و سپردن پستهای کلیدی کشور به همان تیم های هاشمی و خاتمی خودش را بروز داد،جالب بود نه ؟ویترین احمدی نژاد و بنام اصولگرایی ولی در لایه مدیران ارشد و میانی وفاداران به افکار سازندگی و اصلاحات بکارگیری شدند و در دولت دهم و بویژه 2ساله آخر این تقسیم کار به اوج خود رسید!؟

6-رحیم مشایی به هزار و یک دلیل ریز و درشت اعم از رجل سیاسی و مذهبی نبودن ،وجود افکار التقاطی و عجیب و غریب ،به بیراهه کشیدن دولت دهم و حاشیه سازی های بی مورد در داخل و خارج کشور و وجود شائبه جرایم مختلف اقتصادی و امنیتی بر ضد وی نمی بایست تأیید می شد چون این باب اشتباه تا آخر باز می ماند که دولتها با فشار بر شورای نگهبان برای نامزدهای مورد نظر خود در انتخابات  ، تأییدیه بخرند و آقازاده ها و باند قدرت و ثروت نیز با شیوه های دیگر برای کشور هزینه درست کنند و نهادهای نظارتی را بی خاصیت جلوه دهند.

درآخر بازهم می گویم اقدام شجاعانه و کاملاً مبتنی بر قانون شورای نگهبان مایه مباهات و خوشحالی است و اینکه گروه ها و جناح ها نمی توانند با فشار رسانه ای و جو سازی ابتکار عمل را از نهادهای نظارتی بگیرند موجب اطمینان خاطر همه دلسوزان کشور است.

گرچه زمزمه هایی بر اصرار این نفرات برای توسل به مقام معظم رهبری شنیده می شود و حکم ولایی ایشان قطعاً و برای همه سمعاً و طاعتا است و حتماً منافاتی با حرکت قانونی شورای نگهبان ندارد ولیکن مطمئنیم هاشمی  رفسنجانی و یا شاید مشایی بفرض حضور در انتخابات، توسط مردم برای همیشه ردصلاحیت  می شوند.


امام خمینی(ره): از تحمل زحمات و رنجهای شما تشکر می کنم. شما توقع نداشته باشید که مورداهانت واقع نشوید. همه می دانید تا کسی کاری انجام ندهد کسی به او توهین نمی کند.توهین برای کسانی است که می خواهند زنده باشند. هیچ کدام از ما نباید انتظار تعریف را داشته باشیم . باید به حکم خدا عمل کنیم و به این هم کاری نداشته باشیم که چه کسی ازاین کاری که برای خدا می کنیم خوشش می آید و یا چه کسی بدش می آید. من در تمام مواقعی که مقتضی بوده است، مجلس و شورای نگهبان را تایید کرده ام. (صحیفه امام ج 17ص441)