چرا بر امام و رهبری صلوات بفرستیم؟
چرا بر امام و رهبری صلوات بفرستیم؟
* پاسخ نقضی1: ترجیح محمد (ص) بر خدای بزرگ!
چرا در هنگام آوردن نام خدای متعال صلوات نمیفرستیم ولی روایت داریم که
اگر کسی نام "محمد" را بشنود و صلوات نفرستد، راه بهشت را گم می کند.
* پاسخ نقضی2: ترجیح امام حسین بر پیامبر علیهماالسلام!
همه می دانیم که مقام امام حسین از رسول الله، امام علی و حضرت زهرا،
علیهم السلام، اگر پایین تر نباشد، بالاتر نیست، اما چرا سیره اهلبیت
علیهم السلام در مورد کیفیت و کمیت سوگواری برای شهادت امام حسین علیه
السلام متفاوت است؟ چرا حتی آدم و نوح هم بر امام حسین گریسته اند، چرا
سیره مسلمین هم بر این است که یک دهه بلکه یک اربعین بر حسین می گریند اما
برای شخص رسول خدا - صلوات الله علیه - چنین نمیکنند؟
* پاسخ نقضی3: ترجیح امام حسین بر خدای تبارک و تعالی!
نکته دیگر در ثواب زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام است که در روایات
نبوی هزاران برابر ثواب زیارت خود رسول خدا صلی الله و حتی کعبه تعریف شده
است؛ راز این امر، در پاسخهای حلّی تبیین شده است.
* پاسخ حلّی اول؛
اگر کسی بخواهد با اسلام مبارزه کند، بهترین راه
این است که بگوید، من خدا را قبول دارم، پیامبر را هم قبول دارم، ائمه را
هم قبول دارم، اما ولایت فقیه را قبول ندارم!
و سپس به همین روش از پیرامون به مرکز، هجوم خود را عمق ببخشد؛ یعنی پس از
نابودی حلقه بیرونی، حلقه درونی تر؛ یعنی امامت را رد کند، سپس نبوت را و
در نهایت توحید را. در این روش، توحید، اولین دوست
مهاجمین
و آخرین دشمن آنان خواهد بود. یعنی مهاجمین، درونی ترین لایه را به عنوان
اولین دوست خود و در واقع، آخرین دشمن خود در نظر می گیرد. در این حالت،
ما باید با هوشیاری، تمام اهمیت اسلام را در پیرامونیترین محور فعلی؛ یعنی
ولایت فقهی، به نمایش درآوریم. در واقع کسانی مثل سروش که روزگاری مقام
والای پیامبر (ص) را گوشزد میکردند، هدفشان تجلیل از پیامبر نبود، بلکه
هدفشان تنقیص علی (ع) بود؛ چنانکه دیدیم بعدا همین پیامبر و وحی را در حد
شعر، فروکاست.
* پاسخ حلّی دوم؛
استراتژی "نوک پیکان" در برابر قاعده "حذف نقطه کارآمدی": دقت
کنید که برای ناکارامد کردن نیروگاه برق هستهای، لازم نیست آن را مورد
هدف قرار داد، بلکه کافی است انشعاب برق منزل شما را قطع کنند، با این کار
تمام زحمات تولید انرژی هستهای، یعنی زحمات 124 هزار پیامبر و امامان و
علماء برای رساندن نور رستگاری، بیثمر مانده است. بنابراین، اینکه
گفته می شود ثواب یک قدم برداشتن برای زیارت امام حسین (ع) به اندازه ثواب
نود حج و نود عمره است، به معنای برتری امام حسین بر خدای متعال نیست، بلکه
به معنای کانون ثقل کارآمدی امام حسین در اسلام و ناکارامدی اسلام منهای
ولایت است.
* نوک پیکان پولادین اسلام، ولایت است:
در سال 1967 مجموعه ای از کشورهای عربی به اسرائیل حمله کردند، اما پس از
شش روز شکست را پذیرفتند و ذلیلانه در برابر اسرائیل سر خم کردند؛ اما در
سال 2000 و 2006حزب الله لبنان، دو شکست سنگین را به اسرائیل تحمیل کرد.
مقایسه داشته های مجموعه کشورهای عربی در جنگ شش روزه و نداشته های حزب
الله در جنگ 33 روزه و شکستهای اعراب در سال 67 و دستاوردهای حزب الله در
سال 2006، معادله فوق العاده عجیبی را نشان می دهد. در طول 60 سال از اشغال
فلسطین، دست کم 300 میلیون نفر سنی، به حج و عمره رفته اند. اما بیش از یک
میلیارد سنی و 300 میلیون نفر از آنها که در این 60 سال به حج و عمره رفته
اند، به پشتیبانی بیش از 50 حاکمیت سیاسی و ارتش مجموعه ای از کشورهای
عربی و پولهای نفت و موقعیت ژئواستراتژیک اعراب و موقعیت تثبت نشده
اسرائیل، نه تنها نتوانستند فلسطین را آزاد کنند، بلکه بخشهایی از مصر،
لبنان و سوریه هم اشغال شد. بعلاوه، اعراب زیادی هم به دست اسرائیل اسیر
شدند.
این امر را مقایسه کنید با موفقیتهای
نظامیان حزب الله که یک گروه 2 هزار نفری بودند، و نه تنها از سوی کشورهای
عربی حمایت نمی شدند، بلکه در داخل لبنان هم به آنان خیانت می کردند. حزب
الله نه تنها سرزمینهای اشغالی لبنان را آزاد کرد، بلکه در برابر دو نعش
اسرائیلی، 300 اسیر از کشورهای عربی را هم آزاد کرد. تفاوت این دو هزار نفر با آن 300 میلیون نفر در چیست؟
در اینکه شاید چند ده نفر از اینان قدمهایی را به سمت زیارت امام حسین و
فرهنگ خون بر شمشیر پیروز است رفتند. فرق در این است که اینان اسلام ولایی
داشتند و آنان اسلام منهای ولایت.
اینان نقطه
کارامدی اسلام یعنی امامت و ولایت را کاملا برجسته و پر اهمیت دنبال
میکردند، اما اسلام برادران سنی ما، تیری را می ماند که نوک پیکانش،
پولادین نیست و در برابر دشمنان اسلام ناکارمد است. پس در برابر کسانی که
تلاش میکنند تا نقطه ثمر بخش اسلام را از حیثیت ساقط کنند، ما باید اهمیت
نقطه کارامدی و عامل به ثمر نشستن توحید و نبوت و قرآن و امامت؛ یعنی ولای
فقیه و نوک پیکان اسلام را پولادین و برجسته کنیم.
* درسی از گویچههای قرمز خون؛ چرا
وقتی ضربه ای به بدن وارد میشود، بدن سرخ میشود؟ آیا نقطهای که کانون
توجه و تجمع گلبولهای قرمز است و به رنگ سرخ در میآیند، مهمترین نقطه بدن
هستند؟ آیا معیار توجه گلبولهای قرمز و تجمع در یک نقطه، اهیمت آن است؟ یا
راز توجه آنان به آن نقطه به دلیل در معرض هجوم بودن آن نقطه است. اساسا
هنر جنگ نرم، این است که اولویت های بالفعل را ترور کند. وقتی رهبری نوک
پیکان اسلام کارامد است، آنان سعی می کنند که این نقطه را از کانون توجه
سینه سرخان مهاجر دور نگه دارند؛ برای هدایت دوستان نادان بر نام امام خامنه ای صلوات!
باتشکر از وبلاگ بازباران و وبلاگ دوست عزيزم آفتاب و مهتاب
+ نوشته شده در ساعت توسط کوچکترین سوار از سفینه عاشورایی انقلاب
|